ارائه چارچوبی برای تلفیق مدیریت کیفیت جامع، تولید بهنگام و نگهداری جامع بهره ور جهت بهبودعملکرد بنگاههای تولیدی (مورد کاوی صنایع کاشی و سرامیک استان یزد)

سازمانهای امروزی در گذر از عصر صنعتی به عصر اطلاعات هستند، و موفقیت سازمانها به برنامه ها و استراتژی آنها در جهت استفاده موثر از منابع وابسته است . موفقیت نهایی به سازمانهایی تعلق دارد که در جهت بهینه سازی فرایندهای تولیدی خود حرکت کنند تا در جایگاه نگرش تولید در کلاس جهانی قرار گیرند. از جمله معیارهای حرکت بسوی تولید در کلاس جهانی برنامه های مدیریت کیفیت جامع، تولید به هنگام و نگهداری جامع بهره ور می باشد. هدف اصلی این پژوهش طراحی و تبیین مدلی جهت شناسایی روابط بین برنامه های فوق الذکر و عملکرد تولید در صنایع تولیدی کاشی و سرامیک استان یزد به عنوان قلمرو مکانی تحقیق است. جهت دستیابی به هدف اصلی تحقیق، فرایند تحقیق در دو مرحله صورت گرفت. در مرحله نخست با استفاده از آنالیز محتوای مجموعه مقالات معتبر و مرتبط، عوامل برنامه های مذکور ومولفه های آنها سناسایی شدند. در مرحله بعدی با استفاده از داده های جمع آوری شده از پیمایشی روی جامعه مدیران رده اول وخبرگان قلمرو مکانی تحقیق، روابط بالقوهِ موجود در مدل در قالب فرضییه های مبتنی بر علیت و معنی داری به محک آز مون گذارده شدند بر اساس ادبیات تحقیق، اقدامات برنامه های تولیدی به دو گروه اقدامات تخصصی و اقدامات مشترک تقسیم می شوند. اقدامات تخصصی، ویژه یک برنامه خاص و فرایند محور ند. اما اقدامات مشترک(موجود در هرسه برنامه) استراتژی محورند و برای پشتیبانی از اقدامات تخصصی انجام می شوند. پس از تعیین اقدامات تخصصی و مشترک هر سه برنامه، بر اساس داده های جمع آوری شده و با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی کلیه متغیرهای مکنون مدل مورد نظر شناسایی شدند.